شهدا رفتند و بی حجابی آمد
در خیابان های شلوغ شهر همه چیز تغییر پیدا کرده. یادش به خیر، آن روزها شهید شدن لیاقت می خواست و این روزها خود را فروختن جسارت. چه قدر دلم برای خودمان می سوزد. تا پلکی بر هم می زنی می بینیم چه قدر عوض شده ایم. آن روزها عشق ، نجابت و حیا داشت و امروز چون کولی زنجیرش را پاره کرده در خیابانهای شهر، جلوی چشم من و تو هوس می فروشد.
راستش را بگویم بعضی هایمان عروسک شده ایم . شبیه باری ارزان ، می فروشیم خودمان را . از آژیر موبایلمان ندای شیطان می آید. تربیتمان ورم کرده است. مانتوی تنگ می پوشیم تا نفس نکشیم و بعد بگوییم خفقان است! عادت کرده ایم به اغتشاش . آن روزها مردان غیرت داشتند و امروز بی غیرتی مد شده است. آن روزها خدا در قلبمان بود و امروز اگر قلبمان پاک باشد جای خدا کجاست؟!
آن روزها شاگرد اول کلاس ایمان ، با تقواترین انسان ها بود و امروز شاگرد اول ، ایمان را رفوزه می داند. آن روزها با عشق به همسرت به خدا می رسیدی و امروز با هوسرانی ات با خدا قهر می کنی. امروز در کلاس ، چهره های پاک و معصوم دیروز دیگر برایم قابل شناسایی نبودند، گفتم نکند کلاس را اشتباه آمده ام!؟ دانشجو شده بودند!!یادش به خیر آن روزها دانشجویی با رتبه 4 کشوری به جبهه رفت و خوش داشت دانشجوی کلاس خدا باشد..
و اینها کلاس را شیطانی می کنند و بیچاره علم _ که عاقبت خانه نشینش کردند و باید تقیه کند وقتی که امتیاز چیز دیگری است. آن روزها هر که لیلی می شد ، لباس تنگ و چسبان نمی پوشید. آن روزها در سرما و گرمای جبهه ها پوتین می پوشیدند و امروز در سرمای زمستان شلوار کوتاه می پوشند تا پایشان هوایی بخورد...!
اگر می دانی دلت را تصفیه کن شاید هوایی خورد. لیلی ها امروز کمبود محبت دارند. می خواهند خودی نشان دهند زیراب هم را می زنند_ حیف وارد بازی بدی شده ایم چه لیلی ها و چه مجنون هایش ...!!!
- ۹۳/۰۶/۲۹